واژه هنر در زبان سانسکریت « سونر » لغت مرکب از دو کلمه « سو» به معنای نیک و « نر» یا « نره» به چم یا معنای مرد (البته مراد زن و مرد است.)
در زبان اوستایی وات ( س ) به ( ه) دگرگون و رفته رفته هونر به هنر مبدل گردیده است.
.
تقسیم بندی هنر به صورت سنتی:
1-موسیقی 2-حرکات نمایشی مانند: رقص و..3- هنرهای ترسیمیمانند : نقاشی، خطاطی، عکاسی و...4- هنرهای تجسمی مانند : مجسمه سازی، شیشه گری ، خیاطی و ... 5- هنر ادبیات مانند :نویسندگی ، شعرو ....6- هنر نمایشیمانند : تئاتر ، شعرخوانی و ...7- هنر سینما مانند : بازیگری ، کارگردانی و...بحث ها و اختلاف سلایقی وجود دارد در خصوص دیگر هنرها مانند : روابطه عمومی ، روزنگاری، طراحی و باز سازی بازیهای رایانهای و ویدئوییولی اکثریت هنر هشتم را«انیمیشن» میپندارند.----سه مورد از مهمترین ویژگی یا وجه اشتراک در تمامی هشت هنر است:1-انگارشیا تخیل که اصلی ترین عامل آفرینش و شکل گیری هنر است.2-سُهش و شور ( عواطف و احساسات ) که تمامی آثار از این مسیر در انگارش پدید میآید3-شوشه یا منشور چند معنایی بودن؛ بدین چم یا معنا که هر پدیدی هنری که از سُهش و انگارش آفرینش میگردد؛ بی گمان نمیتواند تک بعدی و منجمد باشد بلکه برداشتها و دریافتهای متفاوتی توسط مخاطب اثر پدید میآید.
:« پنجره باز بود؛ باد گلدان را ربود » با سپاسمندی علی سیریزی